آلبوعزیزی

محمدآلبوعزیزی جوانی تونسی بود که با خودسوزی خود اتشی بر دامان دیکتاتورهای خاورمیانه انداخت

آلبوعزیزی

محمدآلبوعزیزی جوانی تونسی بود که با خودسوزی خود اتشی بر دامان دیکتاتورهای خاورمیانه انداخت

فیلم "شرایط" ساخته مریم کشاورز



امسال در بخش رقابت های جشنواره سینمایی «ساندنس»Sundance Film Festival، در «پارک سیتی» یوتا، فیلم درام «شرایط» Circumstance محصول مشترک ایران و آمریکا به کارگردانی «مریم کشاورز» فیلمساز ایرانی زاده نیویورک به نمایش در آمد.

فیلم که اغلب صحنه های بیرونی آن در «لبنان» فیلمبرداری شده است درباره شرایط یک خانواده مرفه ایرانی در داخل ایران است که دختر نوجوان آن ها دچارتمایلات همجنسگرایی شده و پسر آن ها به دنبال مشغولیات خطرناکی از جمله استفاده از مواد مخدراست.

این فیلم١٠٥ دقیقه ای که به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی به نمایش گذاشته شد، ماجرای روابط میان دخترجوانی به نام «عاطفه» و بهترین دوست او «شیرین» است. وقایع زندگی و روابط این دو دختردر حال رشد در زمینه ای از فرهنگ و هنر «زیرزمینی »تهران اتفاق می افتد و در زمانی که «مهران» برادر زیاده روی عاطفه پس از یک دوره ترک اعتیاد به خانه باز می گردد و با اتفاقات تازه ای درمحیط خانه روبرو می شود.

از طرفی دیگر، چالش های مهران با اهریمن درون نیز بالاخره او را وادار می سازد که زندگی گذشته خود به عنوان یک نوازنده موسیقی سنتی را نفی کرده و درعوض به نیروی پلیس امنیت اخلاقی و پاکسازی جامعه بپیوندد.

مهران که از رابطه نامتعارفی که خواهرش عاطفه با «شیرین» ایجاد کرده و نزدیکی بیش از حد این دو ناراحت است با نوعی وسواس می کوشد تا «شیرین» را از زیر نفوذ «عاطفه» خارج کند. درنتیجه خواهر و برادری که پیوسته دوستانی صمیمی و رازدار یکدیگر بوده اند ، در یک نوع مثلث بلاتکلیفی، پاییده شدن و خیانت درگیرمی شوند و خانه ای که روزی مکانی آزاد و بهشتی برای خانواده محسوب می شد تبدیل به قصروحشت و مکان خطرناکی برای عاطفه می شود.فیلم «شرایط» از ساختاری محکم برخوردارو سرشار از لحظه های عاطفی عمیق وگاه شهوانی است و نشان از استعدادی تازه و هیجان انگیز درزمینه فیلمسازی نوین دارد. این نخستین فیلم داستانی و بلند کشاورز محسوب می شود که فیلمنامه آن هم توسط خود این کارگردان نوشته شده است. فیلم «شرایط» نگاه نادری است به درون شرایط و فرهنگ امروزی جوانان ایرانی در داخل مملکت و نمایش یک «عشق ممنوعه».


مریم کشاورز پیش از آغاز کار به عنوان یک فیلمساز، در دانشگاه شیراز به آموختن ادبیات فارسی اشتغال داشته و پیش از سفر به ایران هم در دانشگاه های مختلف آمریکا در رشته های ادبیات انگلیسی، مطالعات خاورنزدیک و پژوهش های زنان درس خوانده است. 


مریم کشاورز با کارکنان انستیتوی ساندنس و دست اندرکارانی که در این نهاد فرهنگی با فیلمسازان جوان کار می کنند در مورد ساختن فیلم «شرایط» مشاوره و همکاری داشته است. داستان او پس از چند باربازنویسی به صورت فیلمنامه و در نهایت به شکل فیلمی قابل ارائه در یک فستیوال سینمایی جهانی درآمده است.

مریم کشاورز در سال ٢٠٠١ برای نخستین بار با همکاری یک گروه فیلمساز و بازیگران زن، نخستین فیلم ١٦ میلی متری خود به نام Sanctuary یا «مکان مقدس» که اثری «سوررئالیستی» و فانتزی در باره یک زن ایرانی در وقایع پس از یازدهم سپتامبر در آمریکا بود را کارگردانی کرده است. این فیلم در همان سال به چند فستیوال بین المللی راه یافت و جایزه «استیو تیش» را از آن این فیلمساز جوان ساخت. با کمک هزینه تحصیلی که این جایزه به همراه داشت، کشاورز توانست در دانشگاه «نیویورک» NYU به تحصیل در رشته فیلم بپردازد. در سال ٢٠٠٣ کشاورز با تجربیاتی که از زندگی بین ایران و آمریکا به دست آورده بود نخستین فیلم مستند خود به نام «رنگ عشق» را کارگردانی کرد. این فیلم مستند درچند جشنواره سینمایی از جمله فستیوال جهانی فیلم مونترال، جشنواره «داک فیلم» Ducfilm در موزه هنرهای مدرن نیویورک و فستیوال سینمایی برزیل به نمایش درآمد و سه جایزه از جمله جایزه معتبر «دیوید ولپر» را برای این فیلمساز به همراه داشت.

در سال ٢٠٠٥ مریم کشاورز فیلمنامه روایتگرانه «روزی که من مردم» The Day I Died را نوشته و کارگردانی کرد. این فیلم داستان یک مثلث عاشقانه میان سه جوان است که ماجراهای آن در یک شهرکوچک و خواب زده درسواحل «آرژانتین» درآمریکای لاتین اتفاق می افتد.

این فیلم تنها فیلم کوتاهی بود که در برلینال دو جایزه را از آن خود ساخت. جایزه «خرس طلائی» برای بهترین فیلم کوتاه و جایزه مخصوص هیئت ژوری.

A wealthy Iranian family struggles to contain a teenager's growing sexual rebellion and her brother's dangerous obsession.

Teenagers Atafeh, and her best friend, Shireen, are experimenting with their burgeoning sexuality amidst the subculture of Tehran’s underground art scene when Atafeh’s brother, Mehran, returns home from drug rehab as the prodigal son.

Battling his demons, Mehran vehemently renounces his former life as a classical musician and joins the morality police. He disapproves of his sister’s developing intimate relationship with Shireen and becomes obsessed with saving Shireen from Atafeh’s influence. Suddenly, the two siblings, who were close confidants, are entangled in a triangle of suspense, surveillance, and betrayal as the once-liberal haven of the family home becomes a place of danger for the beautiful Atafeh.

Splendidly constructed and saturated with a sumptuous sense of style and sensuality, Circumstance marks the arrival of an exciting, original talent. First-time feature writer/director Maryam Keshavarz registers a rare glimpse of forbidden love in today’s Iranian youth culture.

Circumstance walks the line of a revolution for two hours, never once tripping over its feet. Directed by Maryam Keshavarz, this star-crossed romance features two of the strongest performances of the festival in Sarah Kazemy and Nikohl Boosheri. The two play young, liberated women living in an Iran determined to be socially repressed. Shireen (Kazemy) is the daughter of intellectual writers/rebels long since disappeared, the young woman taken in by her best friend Atafeh’s (Boosheri) family. Atafeh’s a talented musician and diligent student, eager to be distracted.

Shireen provides as much, and then some. Soon the two discover each other’s bodies, and their romance blossoms. None of this feels forced, thanks both to the conviction of these young performers and the confident framing of Keshavarz and his cinematographer Brian Rigney Rubbard.

Young intellectuals on the brink of change serve as a benchmark for most every cinematic movement in history, from Mexico to Romania. Iran is no different, and Keshavarz emerges as an original voice. Consider a scene in which Shireen, Atafeh and friends Hossein (Sina Amedson) and Joey (Keon Mohajeri) debate dubbing Gus Van Sant’s Milk into Farsi, an illegal act of rebellion in their country. It’s funny scene, full of homophobic jokes meant to mask the seriousness of the crime they’re all about to commit.

So goes the rest of the film, a mixed bag of institutional paranoia, jaded idealisms and youthful ambition. Mehran (Reza Sixo Safai), Atafeh’s ex-drug addict brother, turns to religion and those that enforce the strict policies of said beliefs. Atafeh and Shireen turn the over way. Meanwhile, their father (Nasrin Pakkho) fights against the young rebel he once was in favor of good money and a good home for his family
Punk rock and club music populate the film, adding edge to a common story. The color tone goes from hot to cold from scene to scene, never feeling out of place or abrupt. The plot moves calm and cooly, a deliberatey-paced slow burn that brings all of the issues to the surface deep into the third act without ever patronizing the viewer.
.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد